







قلم 100
مرحوم پدرِ آقای سیستانی گفته بودن: قدیما تو مشهد بودیم… یه ختم زیارت عاشورا گرفتم واسه دیدن امام زمان… جمعه آخرای ختمم بود… دیدم یه
مرحوم پدرِ آقای سیستانی گفته بودن: قدیما تو مشهد بودیم… یه ختم زیارت عاشورا گرفتم واسه دیدن امام زمان… جمعه آخرای ختمم بود… دیدم یه
من هنوز منتظر نیستم… تعارف که نداریم… تا وقتی دلم دوست داره همه جا سَرَک بکشه… یَنی هنوز دلم یه جای دیگس… مثِ یه تیکه
ما باید خودمون خودمونو باور کنیم تا به درد بخوریم… اصن ما به اندازه باورمون به درد میخوریم… چقد به خودت باور داری..؟! چقد به
نمیدونم تاحالا اسم « دالون شیطون » رو شنیدین یانه..! این دالون ، همون تونلیه که هرکی بیُفته توش از انتظار ساقط میشه… اصن یه
شیطون همه ی زور خودشو وقف قلب اونایی کرده که احتمال داره برن طرف امام زمان… یعنی تمام وقت پیششونه… تا می بینه حواسش از
میدونی کِی بِهِت میشه گفت «منتظر»..!!! هروقت که حرف منطقی زدی و یه مُشت بی منطق ، بهِت خورده گرفتن ولی نه بِهِت برخوردو نه
امشب شب نیمه شعبانه… یه جا خوندم که یکی از علمای قدیم سامراء، تو این شب از امام زمان یه انگشتر هدیه گرفت… باخودم گفتم
جلسه اول معنای وجدان وجدان، یعنی آدم، خداوند یا آن منبع نوری را که در وجودش حرف میزند، پیدا کند. وقتی پدر به فرزندش می
آثار و فواید توکل وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُ [1] (و هر کس به خدا توکل کند، پس او برایش کافی است) لذا وقتی
علل عدم تعمیق محبت نسبت به امام زمان علیه السلام جلسه اول قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا
راهنمای منتظران قسمت هشتم از حساس ترین مباحث مهدوی که چشم انسان را در مسیر قرب به امام زمان بینا می کند اینست که انسان
افکاری که به ذهن انسان خطور میکند مثل مهمانی انسان ها ، بستگی به شخصیت صاحب خانه دارد . یک معتاد از آن مهمانی پذیرایی