قلم 46

بعضیا «مُنْضَجِرَن» ولی فک میکنن «مُنتظرن»…
منضجر به کسی میگن که اذیته…
یعنی این که؛
عصرای جمعه ، دلش میگیره…
غروب که میشه دلش میگیره…
شنبه صُبحا دلش میگیره…
فیلم احساسی ببینه دلش میگیره…
اگه خواستش عملی نشه دلش میگیره…
بادوستاش خندونه ولی تنها بشه دلش میگیره…
از مهمونی بیاد خونه دلش میگیره…
تابستونا خوبه ولی پاییزا دلش میگیره…
وقت رفتن به سفر شاده ولی موقع برگشت دلش میگیره…
اگه وظیفه هاشو بهش بگی ، باز دلش میگیره…
وقتی از خواب پامیشه تا مُدّتا نباید باهاش حرف بزنی..آخه دلش میگیره…
و…
سوال اینجاس:
دل این بابا ، الآن چه شباهتی با دل آقاش داره که اسم خودشو گذاشته منتظر…؟
منتظری که یه دقیقه بیحال بشه و دلش بگیره که نمیتونه منتظر باشه..!!
آخه فرمودن انتظار بالاترین عمله…
یعنی چی..؟؟
یعنی ما ، کاری کارِستون تر از انتظار نداریم…
نمیدونم!!!!
ولی میگم مگه اوناییکه دلشون گرفته ، کارم میتونن بکنن؟؟
(۴۶)

جدیدترین محتوای متنی