سالها قبل کار به جایی رسید که در یک روز به نام عاشورا در سال ۶۱ امام زمانی را شهید و امام زمان بعدی را اسیر کردند.
این واقعه حدود ۱۰ سال قبل از ظهور امام زمان و کشته شدن شیطان بود که بعد از واقعه عاشورا ، آن ظهور برای ۷۰ سال دیگر به تاخیر افتاد و بعد از آن هم تا الان…
اما دلیلش در آن زمان مردم بودند که بعضی هایشان دشمن بودند و تکلیفشان روشن بود و بعضی دوستان بودند که فقط یک اشتباه داشتند.
اسم گروهی از آن دوستان توابین بود که روز عاشورا یک دفعه فهمیدند امام زمانشان را کشتند، لذا اگر چه همگی قیام کردند ولی هیچ سودی نداشت و تقریباً همه آنها که ۵ هزار نفر بودند یکجا کشته شدند.
اشتباه آنها این بود که نمی دانستند فرصت کار برای امام زمان همیشه ممکن نیست، مثل میوه رسیده به درخت ،فرصتش برای آدمها محدود است، زمانش که بگذرد یا این فرصت پلاسیده می شود یا کلاغ ها آن را می خورند.
گروه دوم مردم مدینه در واقعه حَرّه بودند که بعد از عاشورا قیام کردند و حدود ۱۰ هزار نفر همگی کشته شدند.
ام باز هم به درد نخورد چون دیر شده بود…
و گروه سوم مختار بود که بعد از جنگ های فراوان و کشته شدن حدود ۱۵ هزار نفر شکست خورد و حدود ۷ هزار نفر هم از اسرا گردن زده شدند اما باز هم دیر شده بود…
لذا شما می بینید امام سجاد علیه السلام استقبال خاصی از این حرکتها نمیکردند، چون فصل برداشت گذشته بود .
کار برای امام زمان از اصول دین است، مگر می شود فروع دین مثل نماز و روزه زمان داشته باشد آن وقت فرصت کار برای اصول دین همیشگی باشد؟!
۷۲ نفر گول فرصتهای این دنیا را نخوردند و فهمیدند که زمان کار برای امام زمان کوتاه است و زود دیر میشود و بقیه فکر کردند برای کار برای امام همیشه وقت هست.